از چهرهٔ آفتاب مهوش گردی (1669)
-
اندازه متن
+
از چهرهٔ آفتاب مهوش گردی
وز صحبت کبریت تو آتش گردی
تو جهد کنی که ناخوشی خوش گردد
او خوش نشود ولی تو ناخوش گردی
از چهرهٔ آفتاب مهوش گردی
وز صحبت کبریت تو آتش گردی
تو جهد کنی که ناخوشی خوش گردد
او خوش نشود ولی تو ناخوش گردی
چند روی بیخبر آخر بنگر به بام بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام
تا قمری…
ساقی ز شراب حق پر دار شرابی را درده می ربّانی دلهای کبابی را
کم گوی…

