مردی یارا که بوی فقر آید از او (1585)
-
اندازه متن
+
مردی یارا که بوی فقر آید از او
دانند فقیران که چها زاید از او
ولله که سماء و هرچه در کل سما است
یا بند نصیب هرچه میباید از او
مردی یارا که بوی فقر آید از او
دانند فقیران که چها زاید از او
ولله که سماء و هرچه در کل سما است
یا بند نصیب هرچه میباید از او
کشتی چو به دریای روان میگذرد میپندارد که نیستان میگذرد
ما میگذریم ز این جهان در…
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهٔ رمز اگر…

