ترکی که دلم شاد کند خندهٔ او (1560)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۷
-
اندازه متن
+
ترکی که دلم شاد کند خندهٔ او
دارد به غمم زلف پراکندهٔ او
بستد ز من او خطی به آزادی خویش
آورد خطی که من شدم بندهٔ او
شب و روز دل و جانم به خدمت است (2)
گفت که «شب و روز دل و جانم به خدمت است و از مشغولیها و کارهای مغول به خدمت نمیتوانم…
مولانا 
