ای زندگی! تن و توانم همه تو (1549)
-
اندازه متن
+
ای زندگی! تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستیِ من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم، در تو از آنم همه تو
ای زندگی! تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستیِ من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم، در تو از آنم همه تو
گر من از اسرار عشقش نیک دانا بودمی اندر آن یغما رفیق ترک یغما بودمی
ور…
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد برگیر و دهل میزن کآن ماه پدید آمد

