من کی خندم تات نبینم خندان (1515)
-
اندازه متن
+
من کی خندم تات نبینم خندان
جان بندهٔ آن خندهٔ بیکام و دهان
افسوس که خندهٔ ترا میبینند
و آن خندهٔ تو ز چشم خلقان پنهان
من کی خندم تات نبینم خندان
جان بندهٔ آن خندهٔ بیکام و دهان
افسوس که خندهٔ ترا میبینند
و آن خندهٔ تو ز چشم خلقان پنهان
ای دوست مرا دمدمه بسیار مده کاین دمدمه میخورد ز من هر که و مه
جان…
بار دگر این خسته جگر باز آمد بیچاره به پا رفت و به سرباز آمد
از…

