سرمست توام نه از می و نز افیون (1483)
-
اندازه متن
+
سرمست توام نه از می و نز افیون
مجنون شدهام ادب مجوی از مجنون
از جوشش من جوش کن صد جیحون
وز گردش من خیره بماند گردون
سرمست توام نه از می و نز افیون
مجنون شدهام ادب مجوی از مجنون
از جوشش من جوش کن صد جیحون
وز گردش من خیره بماند گردون
بگو به جان مسافر ز رنجها چونی ز رنجهای جهان و ز رنج ما چونی
تو…
مستی ز ره آمد و بما در پیوست ساغر میگشت در میان دست بدست
از دست…

