ای عالم دل از تو شده قابل جان (1418)
-
اندازه متن
+
ای عالم دل از تو شده قابل جان
حل کرده صفات ذات تو مشکل جان
عقل و دل و فهم از تو شده حاصل جان
جان جانی و عقل جان و دل جان
ای عالم دل از تو شده قابل جان
حل کرده صفات ذات تو مشکل جان
عقل و دل و فهم از تو شده حاصل جان
جان جانی و عقل جان و دل جان
بیا کامروز بیرون از جهانم بیا کامروز من از خود نهانم
گرفتم دشنهای وز خود بریدم…
به وقت خواب بگیری مرا که هین برگو چو اشتهای سماعت بود بگهتر گو
چو من…

