ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان (1404)
-
اندازه متن
+
ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان
ای کف تو بزن بر رگ خون ایشان
ای نعرهٔ گویندهٔ جویندهٔ دل
ای از نمکان ببر مرام تا نه مکان
ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان
ای کف تو بزن بر رگ خون ایشان
ای نعرهٔ گویندهٔ جویندهٔ دل
ای از نمکان ببر مرام تا نه مکان
این گرمابه که خانهٔ دیوانست خلوتگه و آرامگه شیطانست
دروی پریی، پری رخی پنهانست پس کفر…
گر باد بر آن زلف پریشان زندت مه طال بقا از بن دندان زندت
ای ناصح…

