روزی به خرابات تو می میخوردم (1242)
-
اندازه متن
+
روزی به خرابات تو می میخوردم
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
روزی به خرابات تو می میخوردم
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
آن رطل گران را اگر ارزان کنیی اجزای جهان را همگی جان کنیی
ور زان لب…

