تا چند چو دف دست ستمهات خورم (1192)
-
اندازه متن
+
تا چند چو دف دست ستمهات خورم
یا همچو رباب زخم غمهات خورم
گفتی که چو چنگ در برت بنوازم
من نای تو نیستم که دمهات خورم
تا چند چو دف دست ستمهات خورم
یا همچو رباب زخم غمهات خورم
گفتی که چو چنگ در برت بنوازم
من نای تو نیستم که دمهات خورم
چون خار بکاری رخ گل میخاری تا گل ناری بر ندهد گلناری
فعل تو چو تخم…
خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد دیدی تو یا خود دید کس کاندر جهان خر…

