با تو قصص درد و فغان میگویم (1166)
-
اندازه متن
+
با تو قصص درد و فغان میگویم
ور گوش ببندی پنهان میگویم
دانستهام اینکه از غمم شاد شوی
چندین غم دل با تو از آن میگویم
با تو قصص درد و فغان میگویم
ور گوش ببندی پنهان میگویم
دانستهام اینکه از غمم شاد شوی
چندین غم دل با تو از آن میگویم
گفت با امرِ حقم اِشراک…
جز وی چه باشد کز اجل اندر رباید کل ما صد جان برافشانم بر او گویم هنییا مرحبا
…

