زای ذره ز خورشید توانی بگریز (936)
-
اندازه متن
+
زای ذره ز خورشید توانی بگریز
چون نتوانی گریخت با وی مستیز
تو همچو سبوئی و قضا همچون سنگ
با سنگ مپیچ و آب خود را بمریز
زای ذره ز خورشید توانی بگریز
چون نتوانی گریخت با وی مستیز
تو همچو سبوئی و قضا همچون سنگ
با سنگ مپیچ و آب خود را بمریز
قد اسکرنی ربی من قهوة مد راری واستغرقنی الساقی من نائلهالجاری
یا قهوة اجلالی، یا دافع…
الا ای جان قدس آخر به سوی من نمیآیی هماره جان به تن آید تو سوی تن نمیآیی
…

