دلتنگ مشو که دلگشائی آمد (692)
-
اندازه متن
+
دلتنگ مشو که دلگشائی آمد
دل نیک نواز با نوائی آمد
غم را چو مگس شکست اکنون پر و بال
کز جانب قاف جان همائی آمد
دلتنگ مشو که دلگشائی آمد
دل نیک نواز با نوائی آمد
غم را چو مگس شکست اکنون پر و بال
کز جانب قاف جان همائی آمد
ای بخاری را تو جان پنداشته حبه زر را تو کان پنداشته
ای فرورفته چو قارون…
تا بتوانی مدام میباش به ذکر کز ذکر ترا راه نمایند به فکر
محرم چو شدی…

