در کام دل آنچه بود نفسم همه راند (675)
-
اندازه متن
+
در کام دل آنچه بود نفسم همه راند
هرگز نفسی نامه شرم نه بخواند
نفس بد من مرا بدین روز نشاند
من ماندم و فضل تو دگر هیچ نماند
در کام دل آنچه بود نفسم همه راند
هرگز نفسی نامه شرم نه بخواند
نفس بد من مرا بدین روز نشاند
من ماندم و فضل تو دگر هیچ نماند
یاریکه مرا در غم خود میبندد غمگینم از آنکه خوشدلم نپسندد
چون بیند او مرا که…
در دو چَشمِ مَن نِشین اِی آن که از مَن مَنتری تا قمر را وانمایم کز قمر روشنتری
…

