در باغ هزار شاهد مهرو بود (659)
-
اندازه متن
+
در باغ هزار شاهد مهرو بود
گلها و بنفشههای مشکین بو بود
وان آب زره زره که اندر جو بود
این جمله بهانه بود و او خود او بود
در باغ هزار شاهد مهرو بود
گلها و بنفشههای مشکین بو بود
وان آب زره زره که اندر جو بود
این جمله بهانه بود و او خود او بود
روز باران است و ما جو می کنیم بر امید وصل دستی می زنیم
ابرها آبستن…
چه چیزست آنک عکس او حلاوت داد صورت را چو آن پنهان شود گویی که دیوی زاد صورت…

