جان را جستم ببحر مرجان آمد (621)
-
اندازه متن
+
جان را جستم ببحر مرجان آمد
در زیر کفی قلزم پنهان آمد
اندر دل تاریک به راه باریک
رفتم رفتم یکی بیابان آمد
جان را جستم ببحر مرجان آمد
در زیر کفی قلزم پنهان آمد
اندر دل تاریک به راه باریک
رفتم رفتم یکی بیابان آمد
رضیت بما قسمالله لی و فوضت امری دلی خالقی
لقد احسنالله فیما مضی کذالک یحسن فیما…
آن روز که مهرگان گردون زدهاند مهر زر عاشقان دگرگون زدهاند
واقف نشوی به عقل کان…