برقی که ز میغ آن جهان روی نمود (581)
-
اندازه متن
+
برقی که ز میغ آن جهان روی نمود
چون سوختهای نیست کرا دارد سود
از هر دو جهان سوختهای میبایست
کان برق که میجهد در او گیرد زود
برقی که ز میغ آن جهان روی نمود
چون سوختهای نیست کرا دارد سود
از هر دو جهان سوختهای میبایست
کان برق که میجهد در او گیرد زود
کشتی چو به دریای روان میگذرد میپندارد که نیستان میگذرد
ما میگذریم ز این جهان در…
ما در جهان موافقت کس نمیکنیم ما خانه زیر گنبد اطلس نمیکنیم
مخمور و مست و…

