ای دوست مگو تو بندهای یا آزاد (554)
-
اندازه متن
+
ای دوست مگو تو بندهای یا آزاد
بنده که خرد برای زشتی و فساد
ای دست برآورده ترا دست که داد
بگزار مراد خویش کاوراست مراد
ای دوست مگو تو بندهای یا آزاد
بنده که خرد برای زشتی و فساد
ای دست برآورده ترا دست که داد
بگزار مراد خویش کاوراست مراد
دلدار چو دید خسته و غمگینم آمد خندان نشست بر بالینم
خارید سرم گفت که ای…
بانگ آید هر زمانی زین رواق آبگون آیت انا بنیناها و انا موسعون
کی شنود این…

