ای دل اگرت رضای دلبر باید (551)
-
اندازه متن
+
ای دل اگرت رضای دلبر باید
آن باید کرد و گفت کو فرماید
گر گوید خون گری مگوی از چه سبب
ور گوید جان بده مگو کی شاید
ای دل اگرت رضای دلبر باید
آن باید کرد و گفت کو فرماید
گر گوید خون گری مگوی از چه سبب
ور گوید جان بده مگو کی شاید
بیا ای غم که تو بس باوفایی که ابر قطرههای اشکهایی
زنی درویش آمد سوی عباس…
ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا ای دولت و اقبال من و کار و کیا
…

