آنجا که بهر سخن دل ما گردد (464)
-
اندازه متن
+
آنجا که بهر سخن دل ما گردد
من میدانم که زود رسوا گردد
چندان بکند یاد جمال خوش تو
کر هر نفسش نقش تو پیدا گردد
آنجا که بهر سخن دل ما گردد
من میدانم که زود رسوا گردد
چندان بکند یاد جمال خوش تو
کر هر نفسش نقش تو پیدا گردد
ای به انکار سوی ما نگران من نیم با تو دودل چون دگران
سخن تلخ چه…
آن کز تو خدای این گدا میخواهد در دهر کدام پادشا میخواهد
هر ذره ز خورشید…

