آن تازه تنی که در بلای تو بود (462)
-
اندازه متن
+
آن تازه تنی که در بلای تو بود
آغشته به خون کربلای تو بود
یارب که چه کار دارد و کارستان
آن بیکاری که از برای تو بود
آن تازه تنی که در بلای تو بود
آغشته به خون کربلای تو بود
یارب که چه کار دارد و کارستان
آن بیکاری که از برای تو بود
گفت جالینوس با اصحاب خود…
تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم از بد و نیک جهان همچو جهان بیخبریم

