ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست (427)
-
اندازه متن
+
ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست
جام می لعل نوش کرده بنشست
از دیدن و از گرفتن زلف چو شست
رویم همه چشم گشت و چشمم همه دست
ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست
جام می لعل نوش کرده بنشست
از دیدن و از گرفتن زلف چو شست
رویم همه چشم گشت و چشمم همه دست
بر شکرت جمع مگسها چراست نکته لاحول مگسران کجاست
هر نظری بر رخ او راست نیست…
شد کودکی و رفت جوانی ز جوان روز پیری رسید بر پر ز جهان
هر مهمانرا…

