گفتم چشمم که هست خاک کویت (386)
-
اندازه متن
+
گفتم چشمم که هست خاک کویت
پرآب مدار بیرخ نیکویت
گفتا که نه کس بود که در دولت من
از من همه عمر باشد آب رویت
گفتم چشمم که هست خاک کویت
پرآب مدار بیرخ نیکویت
گفتا که نه کس بود که در دولت من
از من همه عمر باشد آب رویت
منم که کار ندارم به غیر بیکاری دلم ز کار زمانه گرفت بیزاری
ز خاک تیره…
از صنع برآیم بر صانع باشم حاشا که زبون هیچ مانع باشم
چون مطبخ حق ز…

