گر آتش دل نیست پس این دود چراست (369)
-
اندازه متن
+
گر آتش دل نیست پس این دود چراست
ور عود نسوخت بوی این عود چراست
این بودن من عاشق و نابود چراست
پروانه ز سوز شمع خشنود چراست
گر آتش دل نیست پس این دود چراست
ور عود نسوخت بوی این عود چراست
این بودن من عاشق و نابود چراست
پروانه ز سوز شمع خشنود چراست
با جان دو روزه تو چنان گشتی جفت با تو سخن مرگ نمیشاید گفت
جان طالب…
خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گردد در مرگ برخورنده ابدا فراز گردد
چو نظر…

