از بسکه دل تو دام حیلت افراخت (150)
-
اندازه متن
+
از بسکه دل تو دام حیلت افراخت
خود را و ترا ز چشم رحمت انداخت
مانندهٔ فرعون خدا را نشناخت
چون برق گرفت عالمی را بگداخت
از بسکه دل تو دام حیلت افراخت
خود را و ترا ز چشم رحمت انداخت
مانندهٔ فرعون خدا را نشناخت
چون برق گرفت عالمی را بگداخت
دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسید
زحمت…
برو برو که نفورم ز عشق عارآمیز برو برو گل سرخی ولیک خارآمیز
مقام داشت به…

