گر جان داری بیا و جان باز آنجا (60)
-
اندازه متن
+
گر جان داری بیا و جان باز آنجا
آن جای که بودهای ز آغاز آنجا
یک نکته شنید جان از آنجا آمد
صد نکته شنید چون نشد باز آنجا
گر جان داری بیا و جان باز آنجا
آن جای که بودهای ز آغاز آنجا
یک نکته شنید جان از آنجا آمد
صد نکته شنید چون نشد باز آنجا
ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او پندپذیرنده نیم شور و شرر دارم از او
روز طرب است و سال شادی کامروز به کوی ما فتادی
تاریکی غم تمام برخاست چون…