این روزه چو غربا ل ببیزد جان را (28)
-
اندازه متن
+
این روزه چو غربا ل ببیزد جان را
پیدا آرد قراضهٔ پنهان را
جانی که کند خیره مه تابان را
بیپرده شود نور دهد کیوان را
این روزه چو غربا ل ببیزد جان را
پیدا آرد قراضهٔ پنهان را
جانی که کند خیره مه تابان را
بیپرده شود نور دهد کیوان را
سایلی آمد…
میگوید مرمرا نگار دلسوز میباید رفت چون به پایان شد روز
ای شب تو برون میای…

