آکادمی شعر پلیکان

اگر دوست منی، کمکم کن

- اندازه متن +

اگر دوست منی، کمکم کن
تا از تو هجرت کنم
اگر معشوق منی، کمکم کن
تا از تو شفا پیدا کنم
اگر می‌دانستم عشق اینقدر خطرناک است، عاشق نمی‌شدم
اگر می‌دانستم دریا این‌ همه عمیق است، به دریا نمی‌زدم
اگر عاقبتم را می‌دانستم
شروع نمی‌کردم…

دلتنگ تو ام، به من بیاموز که چگونه دلتنگ نباشم
بگو چگونه عشقت را از اعماق جانم ریشه کن کنم؟
چگونه اشک در چشم می‌میرد؟
چگونه دل می‌میرد؟ و چگونه آرزوها خودکشی می‌کنند؟

اگر پیامبری
از این سِحر، از این کفر نجاتم بده
عشق تو کفر است، از این کفر تطهیرم کن

اگر می‌توانی مرا از این دریا بیرون بکش
من شنا نمی‌دانم
موج آبی چشمانت مرا به سمت عمیق‌ترین نقطه می‌کشد
و من در عشق بی تجربه‌ام و بی‌قایق…
اگر دوستم داری دستم را بگیر
من از سر تا قدم عاشقم…
من غرق می‌شوم…
غرق می‌شوم…
غرق…

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×