آکادمی شعر پلیکان

خواست دریا را نادیده بگیرد

- اندازه متن +

خواست دریا را نادیده بگیرد
اما دریا بزرگتر از مرگ بود، چنان که از زندگی نیز
خواست با دریا سخن بگوید
مغزش اما فروبسته ماند و چشمانش رمید از دریا
چنان که از شعله ی آتش
خواست با دریا همدردی کند
دریا اما واپس اش زد- آن سان که مرده ای را پس می زند
خواست بیزار شود از دریا
همان دم حس کرد چون خرگوش تشنه ای
بر صخره ای در باد آویخته ست
خواست در همان دنیا به سر برد که دریا
ریه هایش اما چندان ژرف نبود
و خون تازه اش از آن فواره زد
چون قطره آبی بر بخاری داغ
سرانجام
پشت کرد و از دریا عقب نشست
چون مصلوبی که توان جنبیدن اش نیست

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×