آکادمی شعر پلیکان

چه می‌شد اگر ساحلی دور بودم

- اندازه متن +

تو در چشم من همچو موجی
خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند به سویی
نسیم هزار آرزوی فریبا

تو موجی
تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشانِ رنگین افقهای فردا
نگاه مه آلودهٔ دیدگانت

تو دائم به خود در ستیزی
تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود می گریزی
تو آن ابر آشفتهٔ نیلگونی

چه می‌شد خدایا
چه می‌شد اگر ساحلی دور بودم ؟
شبی با دو بازوی بُگشودهٔ خود
تو را می‌ربودم … تو را می‌ربودم

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×