آکادمی پلیکان

چه گریزی‌ست ز من

- اندازه متن +
📹 | 🎧 | 📄

چه گریزی‌ست ز من ؟
چه شتابی‌ست به راه ؟
به چه خواهی بردن
در شبی این همه تاریک پناه ؟

 

مرمرین پلهٔ آن غرفهٔ عاج
ای دریغا که زما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است

 

نه چراغیست در آن پایان
هر چه از دور نمایانست
شاید آن نقطهٔ نورانی
چشم گرگان بیابانست

 

مِی فرومانده به جام
سر به سجاده نهادن تا کی
او در اینجاست نهان
می درخشد در مِی

 

گر به هم آویزیم
ما دو سرگشتهٔ تنها ، چون موج
به پناهی که تو می جویی ، خواهیم رسید
اندر آن لحظهٔ جادویی اوج !

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×