آمد سحر وهنوز هشیارم من
-
اندازه متن
+
آمد سحر وهنوز هشیارم من
خفتند همه کسان و بیدارم من
گیرنده ی هر صداستم من اما بنگر
با اینهمه توفیق، گرفتارم من
آمد سحر وهنوز هشیارم من
خفتند همه کسان و بیدارم من
گیرنده ی هر صداستم من اما بنگر
با اینهمه توفیق، گرفتارم من
بر وی به خطا تاختی و آمد و رفت او برد تو در باختی و آمد و رفت
…
دارد همهام درد که درمان بدهد، هرچند در این میانه هجران بدهد
او جان مرا بهانه…