آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
-
اندازه متن
+
آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
و آن ذمم درساز که داری به نهفت
خواهی علمم برکش و خواهی قلمم
من ذره به طبع خود نخواهم آشفت
آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
و آن ذمم درساز که داری به نهفت
خواهی علمم برکش و خواهی قلمم
من ذره به طبع خود نخواهم آشفت
باور مکن اینکه رنگ پایان گیرد یک خشت نهاده سر به سامان گیرد
سامان هرآنچه هست…
به روی در، به روی پنجرهها به روی تخته های بام، در هر لحظه مقهور رفته، باد می کوبد. نه…

