آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
-
اندازه متن
+
آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
و آن ذمم درساز که داری به نهفت
خواهی علمم برکش و خواهی قلمم
من ذره به طبع خود نخواهم آشفت
آن نعمت بگردان که مرا خواهی گفت
و آن ذمم درساز که داری به نهفت
خواهی علمم برکش و خواهی قلمم
من ذره به طبع خود نخواهم آشفت
رفتیم و زما به خاطری گرد نماند شد گرم اگر دلی وگر سرد، نماند
در کار…
گفتم سخنم گفت: به غم میبینم گفتم غم توست گفت: کم میبینم
گفتم اگرم به غم…