از شعرم خلقی به هم انگیختهام
-
اندازه متن
+
از شعرم خلقی به هم انگیختهام
خوب و بدشان به هم در آمیختهام
خود گوشه گرفته ام تماشا را کآب
در خوابگه مورچگان ریختهام
از شعرم خلقی به هم انگیختهام
خوب و بدشان به هم در آمیختهام
خود گوشه گرفته ام تماشا را کآب
در خوابگه مورچگان ریختهام
گفتم گرهی موی تو؟ گفتا باشد گفتم نه رهی سوی تو؟ گفتا باشد
گفتم همه ام…
عمری به سرآمدم به هنگامهی زیست بشناختم آنرا که ندانستم چیست
اکنون لب از شیر نشسته…