بر مردم دانی ز چه ره میجوشی
-
اندازه متن
+
بر مردم دانی ز چه ره میجوشی
تا ننگردت به خال لب میکوشی
خون دل مردم است خال تو و زان
خون دلشان زچشمشان می پوشی
بر مردم دانی ز چه ره میجوشی
تا ننگردت به خال لب میکوشی
خون دل مردم است خال تو و زان
خون دلشان زچشمشان می پوشی
آن حرف که خاطرم بدان میپرداخت بر پاس من او نشانی از من میساخت
شد زیر…
آبادی از آتش است گویند و عذاب و آبادم از این دو خواهد آن درخوشاب
با…