بیدار نشستهام که او باز آید
-
اندازه متن
+
بیدار نشستهام که او باز آید
ز اهواز برآید ار ز شیراز آید
من میشکنم شب همه شب خواب به چشم
بو کز درم آن محرم همراز آید
بیدار نشستهام که او باز آید
ز اهواز برآید ار ز شیراز آید
من میشکنم شب همه شب خواب به چشم
بو کز درم آن محرم همراز آید
به روی در، به روی پنجرهها به روی تخته های بام، در هر لحظه مقهور رفته، باد می کوبد. نه…
گفتم: ز چه در رخ گل افروختگیست؟ آیا چه در این بزمش آموختگیست؟
گل این بشنید…

