تیک تیک چه به شیشه شب پره میکوبد
-
اندازه متن
+
تیک تیک چه به شیشه شب پره میکوبد
آشوب زده است و باد می آشوبد
دستی ز گریبان سیاه دریا
بیرون شده تا هر بد و نیکی روبد
تیک تیک چه به شیشه شب پره میکوبد
آشوب زده است و باد می آشوبد
دستی ز گریبان سیاه دریا
بیرون شده تا هر بد و نیکی روبد
گویند «نه دوری که تمنا کنمت» هر شکل برآیی که تماشا کنمت
با این همه پیداست…
گر با کم روزگار سازم چه غم است. با او همه کاهش و فزونی به هم است.

