در این شب سنگین که نه کس میداند
-
اندازه متن
+
در این شب سنگین که نه کس میداند
شبگیر که خواند به دل من ماند
در راه گلوگاهش می خاید درد
زان کوبد بال و دمبدم میخواند
در این شب سنگین که نه کس میداند
شبگیر که خواند به دل من ماند
در راه گلوگاهش می خاید درد
زان کوبد بال و دمبدم میخواند
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه…
گفتم: ستمت؟ گفت: شکیبایی دار گفتم: به شکیب؟ گفت: یارایی دار.
گفتم: بهم این هر دو…

