در عشق تو دل بخون نشستم که منم
-
اندازه متن
+
در عشق تو دل بخون نشستم که منم
در جز تو بر هر که ببستم که منم
از خستن من ذره نخست آنکه توئی
با خوی کج تو باز خستم که منم
در عشق تو دل بخون نشستم که منم
در جز تو بر هر که ببستم که منم
از خستن من ذره نخست آنکه توئی
با خوی کج تو باز خستم که منم
خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه. گر چه می گویند: « می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در…
خواهم به هزار عیب در پیوندم هر طعن ز بیگانه به دل بپسندم
جامی که دهد…

