در چشم چراغ کس نه دودی باشی
-
اندازه متن
+
در چشم چراغ کس نه دودی باشی
زان به که برای خویش سودی باشی
نابودن تو ز بودنت به ابجد
تا اینکه توسربار وجودی باشی
در چشم چراغ کس نه دودی باشی
زان به که برای خویش سودی باشی
نابودن تو ز بودنت به ابجد
تا اینکه توسربار وجودی باشی
میگفت: مده ز سوی کوه، آوازم می آیم من خواهی دیدن بازم
بر اسب نشست و…
من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی با قایقم نشسته به خشکی فریاد می زنم: « وامانده در…

