دست از هم برگشاد و دم کرد علم
-
اندازه متن
+
دست از هم برگشاد و دم کرد علم
با شاخش بر سر هوا بست رقم
گاوی شدو نعره بر من آورد که: جای
با من ده و بیرون شو از این جا که منم
دست از هم برگشاد و دم کرد علم
با شاخش بر سر هوا بست رقم
گاوی شدو نعره بر من آورد که: جای
با من ده و بیرون شو از این جا که منم
پایی نه که در راه تمامی پوید دستی نه که زنهار زوا می جوید
بنگر به…
ماه میتابد، رود است آرام، بر سر شاخة «اوجا»، «تیرنگ» دم بیاویخته، در خواب فرورفته، ولی در «آیش» کار شب…

