دل گفت که آن قامت دلجو خوشتر
-
اندازه متن
+
دل گفت که آن قامت دلجو خوشتر
جان گفت دو چشم جادوی او خوشتر
عقل آمد و خندید به بحث دل وجان
گفتا که ز هر چه خوی نیکو خوشتر.
دل گفت که آن قامت دلجو خوشتر
جان گفت دو چشم جادوی او خوشتر
عقل آمد و خندید به بحث دل وجان
گفتا که ز هر چه خوی نیکو خوشتر.
گفتا چه کنم ز شکوهی جانسوزت گفتم چه کنم زناوک دلدوزت
دیروز برد نیمی از جان…
چون آب به آوندم در ریختهاند در گونه ی من رنگ وی آمیختهاند
در من به…