سه تن به سفر شدند آن رفت به چاه
-
اندازه متن
+
سه تن به سفر شدند آن رفت به چاه
واین گم شد و نامد خبر از او در راه
شخص سومین ماند به ره پاي به قير
روز و شب ورد او اعوذ بالله
سه تن به سفر شدند آن رفت به چاه
واین گم شد و نامد خبر از او در راه
شخص سومین ماند به ره پاي به قير
روز و شب ورد او اعوذ بالله
گفتم: چه مرا ز راحتم داشته باز؟ گفتا: خم گیسوی سیاه و طناز
گفتم: به خیال…
با دل به سفر شدم پی درمانی بردم ره از خانه سوی ویرانی
دل گفت چه…

