صدقای سرود کز بر عرش کمال
-
اندازه متن
+
صدقای سرود کز بر عرش کمال
می تافت چو آفتاب از جاه و جلال
با جلوه ی خورشید تو از ما رخ تافت
تا تو چه کنی با وی ای کان جمال
صدقای سرود کز بر عرش کمال
می تافت چو آفتاب از جاه و جلال
با جلوه ی خورشید تو از ما رخ تافت
تا تو چه کنی با وی ای کان جمال
خوبان چمن به جورش از هوش شدند یاران نواگر، همه خاموش شدند
بار دگر از سردی…
گفتم که تو را مجلس با من افروخت گفتا دل تو آتش از من اندوخت
گفتم…

