میخواستمت حرف نگویم به کسی
-
اندازه متن
+
میخواستمت حرف نگویم به کسی
بگذشت براین و باز بگذشت بسی
زخمی که به من برزد آن با مردم گفت
چون روی نهان کنم به هر پیش و پسی
میخواستمت حرف نگویم به کسی
بگذشت براین و باز بگذشت بسی
زخمی که به من برزد آن با مردم گفت
چون روی نهان کنم به هر پیش و پسی
گفتی که چرا به خویش باشد نظرم با دل همه بسته ام نه از او به درم
سه تن به سفر شدند آن رفت به چاه
واین گم شد و نامد خبر از…

