هست شب یک شب دم کرده و خاک
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۳/۱۲/۲۳
-
اندازه متن
+
📹
|
🎧
|
📄
هست شب یک شب دم کرده و خاک
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.
*
هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین روست نمی بیند اگر گمشده ای راهش را.
*
با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را ماند در گورش تنگ
به دل سوخته ی من ماند
به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب!
هست شب. آری، شب.
برچسب ها:
آزاد، نیمایی و سپیدگفتم: رخ و موت بهم ساختهاند!
گفتم: رخ و موت بهم ساختهاند! گفتا: هم از این رو همه دل باختهاند
گفتم: ز…
تحلیل و بررسی
هست شب یا هست شب یک شب دم کرده و خاک؟
نام اصلی این اثر هست شب است اما در میان مردم به هست شب یک شب دم کرده و خاک نیز شهرت دارد.
نیما یوشیج 
