چون دانهی انگورم بفشار و بنه
-
اندازه متن
+
چون دانهی انگورم بفشار و بنه
در حبسگه خمم بیازار و بنه
دانم چو تو باز آیی با تو چه کنم
ایندم اگرم نیست خریدار، بنه
چون دانهی انگورم بفشار و بنه
در حبسگه خمم بیازار و بنه
دانم چو تو باز آیی با تو چه کنم
ایندم اگرم نیست خریدار، بنه
در حیرتم از روی و سر و موی نگار باروی چو صبح و موی همچون شب تار.
گفتم به دلم دور ز میندانش به دل گفت ولی سر به بیانانش به
گفتم که…