گفتا چه تو از بهشت توانی گفت؟
-
اندازه متن
+
گفتا چه تو از بهشت توانی گفت؟
گفتم بود ار شبی دلی با دل جفت
گفتا بود این ولی به شوری که تراست
خواهی تو بهشت را هم از خود آشفت
گفتا چه تو از بهشت توانی گفت؟
گفتم بود ار شبی دلی با دل جفت
گفتا بود این ولی به شوری که تراست
خواهی تو بهشت را هم از خود آشفت
ماه میتابد، رود است آرام، بر سر شاخة «اوجا»، «تیرنگ» دم بیاویخته، در خواب فرورفته، ولی در «آیش» کار شب…
با یاد تو من به حرف آمیختهام بی یاد تو من ز حرف بگسیختهام
روزی اگر…

