گفتم سببی ساز که باز آیی زود
-
اندازه متن
+
گفتم سببی ساز که باز آیی زود
افروخت چو آتش و زجا رفت چو دود
پایان فسانه ی من آن گشت که گشت
و آغاز فسون وی همان بود که بود
گفتم سببی ساز که باز آیی زود
افروخت چو آتش و زجا رفت چو دود
پایان فسانه ی من آن گشت که گشت
و آغاز فسون وی همان بود که بود
گفتم به شب هجر تو خواهم خفتن گفت آید این سهل ولی با گفتن.
گفتم مکن…
میخواست که با من به جدل برخیزد با او نستیزیده، به من بستیزد
بیچاره ندانست که…