گفتم: سخنی ساز که غم بزداید
-
اندازه متن
+
گفتم: سخنی ساز که غم بزداید
گفتا: به غمی شو که غمت افزاید
گفتم کی آن دیر سفر باز اید؟
گفتا بشکیب عاشق! او می آید
گفتم: سخنی ساز که غم بزداید
گفتا: به غمی شو که غمت افزاید
گفتم کی آن دیر سفر باز اید؟
گفتا بشکیب عاشق! او می آید
یک روز مباد و هر بلایی بادم روزی که به دل بی غم رویت، شادم
روزی…
نماند قبیله را نشان، نه رمه را کوچ آمد و در ربود گویی همه را
من…

